jeudi 21 mars 2013

یه خرس خوردن ودکا رو دست داره ،درست مثل یک ماچ گنده




محمد تنگستانی



اگر اون ودکا  رو از دستش گرفته بودی  و کمی باهاش لاس زده بودی الان شاید وضعیت مون بهتر بود شاید  به نشونه  قدر دانی اون عشوه های شتری تو یه مرام خرسی می زاشت  و الان برای کمک به ما بعد از شنیدن خبر از رادیوی محلی داشت  پول به علاوه انعام به گارسون میداد و به سرعت از کافه میزد  بیرون   ،شاید اگر امروز صبح  قبل از حرکت به سمت فرودگاه  شما ها همه کار رو نکرده بودید و در نهایت کاری برای من مونده بود مجبور به دیدن  فیلمی از سر بیکاری نمی شدم  الان این همه انگیزه نداشتم و تو سرمای زیر صفردرجه   راحت میخوابیدم تا از سرما بمیرم اما باید زنده بمونم اینجا هیج اخلاقیاتی  وجود نداره کمی اطرافت رو نگاه کن ببین چقدر بکره هنوز پای ادمیزاد اینحا باز نشده وگرنه پر از گوه بود و دیگه  نیازی به  انگیزه برای زنده بودن نبود الان هزار تا امبولانس اومده بود و ما رو به یه بیمارستانی برده بودن .منم میتونستم بعد از لوس کردن خودم برای دکتری که احتمالا از زن های همین منطقه است مشغول نوشتن یه نمایشنامه بشم البته از سر بیکاری احتمالا مثل صبح دقیقا چند ساعت قبل از حرکت که تمام کار ها رو شما دو نفر انجام داده بودید همه زخم ها و شکستگی های احتمالی رو برای خودتون جمع و جور کردید و من مجبورم به خاطر بودن کنار شما دو دوست عزیزم در بیمارستان بمونم . به احتمال زیاد از اینجا شروع میکردم :
 

- دکور صحنه جنگ است  احتمالا جنگ در سال های پس از میلاد است بین 800 تا 1982 بعد از میلاد مسیح

- طرفین مشغول جنگ و رد و بدل کردن موشک ،خمپاره ،منجنیق و یا هر چیز دیگه ای هستن بدون خستگی الان دو روزی میشه که دارن بدون هیچ گونه وقفه ای به هم شکلیک می کنند  

- هوا گرگ و میش ،هیچ ستاره ای در آسمان نیست و صدای اب از برکه ای نزدیک به گوش میرسد - موسیقی - سیم های خاردار این منطقه جنگی گویا تمایلی به جر دادن لباس و یا تن ادم ها ندارند

فضا کاملا رئال است  باور کنید لطفا

   - بازیگران به تریتب :یک لگنه پوتین یک سرباز ناتو ،و یک مین ضد نفر متعلق به یکی از طرفین جنگ (نامعلوم) پوتین جنگی بند های بیش از حد بلندش را گره زده دور گردن مین ضد نفر و با 22 چشمش دارد به یک دونه چشم مین ضد نفر نگاه میکنه ،زبانش از چشماش جلوتر زده و نزدیک به مین ضد نفر افتاده است مین ضد نفر شاخک هاش منبسط شده و چاشنی هاش کاملا خشک شد وگرم پوتین متعلق به ناتو نه از روی شجاعت و یا اینکه شاید یه روزی پای چپ یه سرباز شجاع توش بوده بلکه از روی غریزه زبونش رو به مین ضد نفر  متعلق به یکی از طرفین جنگ (نامعلوم )می کشه (نور میرود )صدای موسقیی به نحوه قابل ملاحظه ای در سالن می پیچد وبه صورتی برای تماشگر هیجام و گوش خراشی را به همراه داشته باشد .

نور موضعی فضایی کاملا رومانتیک  میدان نبرد

بدون اهمیت دادن به خمپاره ها و مسلسل ها  پوتتین متعلق به ناتو و مین ضد نفر(نامعلوم) مشغول عشق بازی هستند که اگر شما دو نفر همه جراحات رو سهم خودتون نکرده بودید و بخشی هم برای من گذاشته بودید میتونستم از این یه نمایشنامه خوب و عالی رو بنویسم شاید میتونستم برنده یکی از جایزه های معتبر نمایش نویسی بشم لعنت به خود خواهی ادم ها که مثل شیر ابی میمونه که خرابه و کسی نیست درستش کنه و همین طوری ماه ها و یا سال هاست که داره ازش اب میریزه بیرون ،لیلی شرمنده ام میدونم هنوز خیلی آرزو داری میدونم دوست داری یه خبر نگار خوب نروژی باشی که  ارزو داره و میخوا یه روز بتونه برگرده اما من داستان نویس نیستم و در نتیجه  قدرت این رو ندارم که چند تا شخصیت رو تو داستانم داشته باشم ، قبل از شروع این داستان زمانی که داشتم  باهات کلنجار میرفتم بنا به  قولی که بهت دادم  طوری شروع کردم که بعد از سقوط هواپیما زنده بمونی گمون میکنم بودنت کافی باشه  بیشتر از این کاری از دستم بر نمیاد ،لطفا همین جا به شکل قابل ملاحظه ای بمیر قول میدم بعد ا در مورد نحوه مردنت به شکل قابل ملاحظه ای که خودت انتخاب کرده بودی درست وقتی نجات پیدا کردیم تو مصاحبه هام حرف بزنم و تو رو درست مثل یک سرباز وقت شناس و مقاوم و در نهایت شجاع یعنی دقیقا همون چیزی که هستی  و با نحوه مرگ شرافت مندانه و کاملا مسالمت امیزت که  به من و زهرا دقیقا همین الان ثابت شد یاد بکنم

زهرا این خواست من بود که لیلا اینطوری بمیره پس اون به هدفش رسیده گریه رو تموم کن و بلند شو  باید دست به کار بشیم  باید راه بیوفتیم  تو فیلمی که امروز صبح دیدمش و باعث شد انگیزه داشته باشم هم دقیقا باز مانده های هواپیمای سقوط کرده در قطب همین کار رو کردن اما متاسفانه هیچ کدومشون زنده نموندن . زهرای عزیزم  اگر از دست اون خرس اون ودکا رو تو خیابون گرفته بودی شاید الان  وضع بهتری داشتیم و این رو با اطمینان کامل بهت میگم به خاطر زنده بودن تو من هیچ تلاشی نمیکنم ، برای زنده بودن خودم هم کاری نمی خوام بکنم فقط برای اخر هفته لعنتی و تعطیلات اخرهفته و خواب زیادش هست  که دارم جون  میکنم .

ببخشید که این خبر بد رو بعد از مشاهداتم  بهت میدم ،ما به هیچ عنوان قادر به نجات خودمون نیستم ،کسی هم نمیتونه به کمک ما  بیاد  چرا که پای ادمی زاد اصلا به این نقطه از قطب باز نشده وگرنه بوی گو الان اینجا رو برداشته بود .بهترین کاری که میتونیم بکنیم اینه که به دستور عمل من و با برنامه ریزی من پیش بریم



کتاب قانون نوشته افلاطون نبود لیلی چرا مردی



زهرای عزیزم  به خاطر اینکه تو اون ودکا رو از دست اون خرس تو لانگیربین  نگرفتی  و الان احتمالا خرس ها هیچ خاطره و یا دوستی با ما ندارند از این لحظه به بعد از خورد گوشت حیوانات باید دوری کنی ،نمیخوام بوی گوشت به مشام ادمیزاد بخوره و بیاد اینجا من از پس این همه ادم بر نمیام ،حتی نتونستم لیلا رو هم نگه دارم ،شاید بخوای بدونی چرا تو رو به لیلا ترجیع دادم و تو رو زنده نگه داشتم  به خاطر اینه که خیلی شبیه به ملکه های عصر پارانه سنگی هستی و بعد ها نقاشی هایی که اینده گان میتونن از چهره واقعی تو بکشن و در قرن های بعد و در موزه های مشهور دنیا  عرضه کنن ترجیع دادم به لیلا ،وگرنه لیلا میتونست ادعای درست کردن بهترین غذاهای دنیا  رو داشته باشه شاید هم به اتفاق لقب ملکه  غدا ها رو بهش میدادم ،زهرا  ازت تنها خواهشی که دارم اینه که اگر  خرسی اومد نزدیمون و این دفعه ودکایی بهت تعارف کرد بدون هیج گونه فکری تا نه بخوری و اخر سهم هم عشوه شتری قبل از عارق زدنت داشته باشی این میتونه در جلب دوستی خرس ها به من و تو و فرزندانمون و کشوری که دوتایی میخوایم تاسیس کنیم و به عنوان کشوری که در سازمان ملل به عنوان یک کشور صلح دوست پرچمش رو بالا ببریم تاثیر به سزا داشته باشه ، خرس ها از عشوه های شتری خیلی خوششون میاد .

از امروز باید هر روز یه بچه به دنیا بیاری من نمیدونم چه طوری اما بایداین کار رو بکنی ومطمعا هستم تو از پسش بر میایی و ما موافق اما  بر خلاف همیشه،بر عکس  ادم های دنیا بچه هات رو باید از کون به دنیا بیاری  من نمیخوام پای ادم ها و میل بیش از حدشون به خیلی چیزی ها  به  این قسمت از کره خاکی که پر از کوه های برفی هست باز بشه .شاید بگی چرا هر روز به بچه  خیلی سئوال به جا و نشونه اینه که من در انتخابم بین تو و لیلا  خیلی موفق بودم. اینطوری ما میتویم در طول یک سال 365 نفر بشیم و به یک روستا تبدیل بشبم و بعد از سه سال 1095 تا بچه داشته باشیم تو ام البنین کشورمون میشی علاوه بر اینکه  اسم تو تا  قرن ها در کتاب گینس میمونه و کسی نمتونه رکود تو رو داشته باشه به یک شهر تبدل می شیم و تو ملکه خرس ها و ادمهای از کون به دنیا اومده میشی  تو این مدت  منم تلاش میکنم بتونم اختراعات خوبی رو کپی برداری بکنم و بتونم به کمک دختر و پسر هایی که تو به دنیا اوردی یه هواپیمای خوب مخصوصا عبور از قطب درست کنم

مارس 2013

کاور جلد ::آیتک مودی 

dimanche 9 septembre 2012

عاقبت پول ملی !




vendredi 17 août 2012

تبریز؛ حمله نیروهای امنیتی به مراسم یادبود زلزله زدگان

روز ۲۶ مرداد، حوالی ساعت ۲۱ اهالی مردم تبریز در جلوی تالار پارک شاه گلی در مراسمی که برای یادبود و اظهار همدردی با مردم زلزله زده اهر برپا شده بود شرکت نمودند که این مراسم با دخالت نیرو
های امنیتی و بازداشت ۴ نفر بپایان رسید.
ساعت ۹ شب ۲۶ مرداد ماه اهالی تبریز که در جلوی تالار پارک شاه گلی مراسمی تحت عنوان «شمعی برای جانباختگان زلزله» برگزار نموده بودند با یورش نیروهای انتظامی و امنیتی روبرو شدند که طی این حمله ۴ تن از شرکت کنندگان بازداشت شدند.
یک شاهد عینی در این رابطه گفت: با افزایش ازدحام مردم که با روشن کردن شمع یاد جانباختگان زلزله اخیر را گرامی می‌داشتند نیروی‌های انتظامی و امنیتی از ترس شروع تظاهرات با یورش به سوی مردم سعی در پراکنده کردن مردم نمودند و شمعهای که به احترام جانباختگان روشن شده بود را لگد مال نمودند در این بین چهار تن از فعالین حاضر در مراسم را دستگیر و به مکان نامعلومی انتقال دادند.
این فعالین پلاکاردهایی به مضمون «آذربایجان تسلیت و آذربایجان در حال مرگ است و…..» در دست داشتند همچین ظرفهایی آماده برای گذاشتن شمع که با یورش مامورین امنیتی مواجه شدند.

dimanche 10 avril 2011

تبدیل سواحل زیبای محمود آباد به زباله دانی

مقایسه ای هر چند نا بجا بین سواحل دریای مازندران در محمود آباد و سواحل کشور دوست و برادر و اسلامی ترکیه در آنتالیا












تصاویر مربوط به ساحل محمود آباد از سایت بازتاب گرفته شده است

vendredi 11 mars 2011

چهار شنبه سوری با چراغ خاموش برای احقاق حق به پیش

قرار نیست زیاد تبلیغ کنیم. در این روز همه خود به خود بیرون می‌آیند.تنها کاری که باید بکنیم تشکیل هسته اولیه اعتراض با دوستان نزدیک است. در هر خیابان و محلی هسته اولیه اعتراضی را از همین امروز سازمان دهیم. پرهیز از خشونت در صدر شعارها باشد و اعتراض ما نخستین هدفش برکناری خامنه‌ای و بی‌ طرف ماندن نیروهای مسلح باشد.

فراموش نکنیم رهبر جنبش سبز تک تک ما هستیم و هر کدام از ما باید در حوزه کاری خود دیگران را فرا خوانم. برای احقاق حق به پیش

چهار شنبه سوری با چراغ خاموش برای احقاق حق به پیش

samedi 30 octobre 2010

رئیس دولتی که حساب نمی داند


برای اینکه بعد از ١٥ سال ٣٦ میلیون توحساب کسی پول باشه لازمه که اولن ده تا بچه داشته باشه و از اون گذشته درمدت ١٥ سال هر چی بابت یارانه بچه ها میگیره بی کم و کاست به حساب بریزه تا بتونه ٣٦ میلیون تومان جمع کنه. اون هم مشخصه که اگر با این پول الان بشه یه آپارتمان تو یک شهرستان کوچک خرید تا ١٥ سال دیگه یک طویله در روستای پشت کوه هم نمی شه خرید. برای اینکه حدودن ٧٠ میلیون یک خانواده با همون شرایط پس انداز کنه لازمه ٢٠ تا بچه داشته باشه و برای ١٠٠ میلیون به ٣٠ تا نونخور نیاز داره. بابا یکی جلوی این مشنگ و بگیره

تو این همه مشاور یکی نبود به این مشنگ خان بگه بر فرض حالا یکی ٢٠ تا بچه داشت و این بچه ها بجای نون هوا می خوردن و خرج دیگری هم نداشتند بعد از ١٥ سال با حساب نرخ تورم با صد میلیون یک بسته

پوشک بچه هم نمی شه بخری .قیمت یک دلار سی سال پیش ٧ تا یک تومنی بود امروز بیش از هزار تومن قیمت داره. فقط کافیه قیمت های ١٥ تا ٢٠ سالپ یش رو با الان مقایسه بکنید و یک ضریب ان هم بهش اضافه کنید تا حساب دستتون بیاد. همه اینها تازه به شرطیه که بچه هوا بخوره بزرگ شه و پول اهدایی رو براش پس انداز کنن.

vendredi 29 octobre 2010

برای بازیکنانی که از قهرمانان ملی! به بازیگر یک نمایش مضحک تبلیغاتی تبدیل شدند

شاید مشکل بیشتر اینکه از کریم باقری ها باشد از خود ماست. بلیط می خریم و به تماشای بازی پیروزی استقلال می نشینیم ، انگاری که هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است. تمام بحث و توجه ما هم می شود که گل پیروزی افساید بود یا نبود. این ما هستیم که امکان می دهیم چند تازه به دوران رسیده که بیش از همه چیز به فکر کیف پولشان هستند، پایشان را روی اجساد شهیدان سبز بگذارند تا به همراه ان تنها سرمایه ملی را که برایمان باقی مانده بود به گه بکشند. پس از بازی استقلال و پیروزی نوشتم در این همه رنگ سرخ و آبی جای رنگ سبز مان و جای عزیزانی که کشته شدند خالی بود و امروز می بینیم که نتیجه آن بی توجهی چه می شود. در تاریخ ما همیشه آدمهای باد به پرچم کم نبوده اند و این بار هم تعدادشان کم نخواهد بود. این ما هستیم که باید هزینه طرفداری از دولت کودتا را چندان بالا ببریم که که کمتر باد به پرچمی برای منافع شخصی جرئت کند چنین وقیحانه روی اجساد عزیزان ما! با موجود کثیف و دروغگویی چون احمدی نژاد دست بدهد و یا فوتبال بازی کند و عکسی به رسم یادگاری بگیرد. این موجود پست به هر چه دست بزند به گند آلوده اش می کند. شاید بدترین چیز برای یک ملت آن باشد که چیزی که بدان افتخار کند، برایش باقی نمانده باشد و این در واقع آن بلائی است که دارد بر سرمان می آید. آن از استوانه کوروش و این هم از برخی بازیکنان سرشناس! بازیکنانی که از قهرمانان ملی! به بازیگر یک نمایش مضحک تبلیغاتی تبدیل شدند. نمی دانم بابت این بازی پولی به حسابشان واریز شده است یا نه؟ به هر حال این موضوعی نیست که تا ابد پنهان بماند. راستش کنجکاوی |آدم گل می کند تا بداند که اینها خودشان را چند فروخته اند و احمقانه تر آنکه مدعی شوند پولی نگرفته اند و تبلیغات برای ان در راه خدا بوده است.

دوستان برای اینکه این اتفاقات رخ ندهد باید از خودمان شروع کنیم و آب هم که می خوریم یادمان باشد که عده ای در کنج انفرادی افتاده اند و کسانی هستند که مدتهاست به خاطر دفاع از حق من و تو گوشه زندان به دور از عزیزانشان بسر می برند. آب که می خوریم یادمان باشد که کف خیابان هنوز از خون دوستانمان رنگین است و بچه هائی که در کهریزک بوده اند حتی در بیرون از زندان برای اینکه از آن فجایع دم نزنند، تحت فشار و تحدید هستند. آب که می خوریم یادمان باشد که حقمان را خورده اند و کف دستمان ریده اند. آری کف دستمان ریده اند و به همین دلیل به کسانی مجبورند پول نقد بپردازند تا با مسخرگی و لودگی سرگرممان کنند تا فراموش کنیم. یادمان باشد! یادمان باشد! یادمان باشد! که برای یک تظاهرات صلح آمیز چه بر سرمان آوردند.یادمان باشد که برای اینکه گفته بودیم« خدا بزرگ است » چه بر سرمان آوردند .یادمان باشد و فراموش نکنیم. قهوه تلخ را می نوشیم و به تماشای فوتبال هم می رویم ولی یادمان هست و خواهد ماند و به هر شکلی یادآوری خواهیم کرد که ما هستیم و خواهیم بود. جنبش سبز زنده و جاری است. اگر دیروز مثل توفان امروز مثل باد سرد زمستانی به صورتها خواهیم خورد تا بیدار کنیم و بیدار شویم تا بهار